It’s been reported that Sakineh Mahammadi Ashtiani, who was sentenced to be ston…

It's been reported that Sakineh Mahammadi Ashtiani, who was sentenced to be stoned by the Iranian regime was under severe pressure and has committed suicide in a prison in Tabriz-Iran and transferred to hospital


Timeline Photos
سکينه محمدی آشتيانی خود کشی کرد

سایت روزنه: طبق خبری که از زندان تبريز – ايران به دست ما رسيده است متاسفانه سکينه محمدي آشتياني زنداني محکوم به سنگسار، بر اثر فشارهاي غير قابل تحمل زندان پنج روز قبل در تاريخ ۲٣ فوريه ۲۰۱۴ خود کشي کرده است. متعاقب اين اتفاق ناگوار زندانبانان او را به بيمارستان منتقل کردند.

طبق اطلاعات رسيده به کميته بين المللی عليه سنگسار پزشکان بيمارستان براي نجات جان سکينه محمدی آشتيانی از مرگ حتمي ناچار شده اند چند بار معده او را مورد عمل جراحي قرار بدهند. اکنون بعد ازعمل جراحی و چهار روز بستری شدن در بيمارستان جمهوری اسلامي او را به زندان منتقل کرده و در بهداري زندان بستري است.
سکينه محمدی آشتيانی اکنون با ضعف شديد جسمی و شرايط روحی وخيمی دست و پنجه نرم ميکند. خواست اين زندانی محکوم به سنگسار اين است که بعد از سالها زندان و شکنجه و فشارهای غير قابل تحمل او را آزاد کنند. در ضمن او از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است فورا به زندان ديگری منتقل شود.

ما از همه مجامع بين المللي و سازمانهاي مدافع حقوق انساني ميخواهيم که جمهوري اسلامي را تحت فشار قرار بدهند که سکينه محمدي آشتياني را هر چه زود تر آزاد کند.
کميته بين المللي عليه سنکسار

۲۸ فوريه ۲۰۱۴
minnaahadi@gmail.com
(0049) 1775692413

در تصویر: عکس بزرگ سکینه محمدی آشتیانی بر ورودی ساختمانی در مرکز شهر رم / دولت ایتالیا عکس بزرگی از سکینه محمدی از ساختمان "وزارت فرصتهای برابر" آویزان کرده است. دولت ایتالیا با این عمل بر لغو حکم سنگسار و اعدام سکینه محمدی اصرار دارد

لازم به ذکر است که در گذشته احتمال " پروژه خودکشی‌ سکینه آشتیانی توسط جمهوری اسلامی" توسط رسانه ها مطرح شده بود:

پروژه خودکشی سکینه آشتیانی در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گرفت

پرونده سکینه آشتیانی یکی از آن دست مواردی ست که واقعا جمهوری اسلامی را در موقعیت آچمز سیاسی ، اجتماعی و رسانه ای ( افکار عمومی ) قرار داده است ، بطوریکه هر عکس العمل نظام در رابطه با این کیس حقوق بشری یقینا میتواند به ضرر حکومت ولایت فقیه تمام شود . بدین صورت که ;
اگر رژیم متهمه را سنگسار کند علاوه بر اعتبار ( نداشته ) خودش ، به جایگاه بین المللی اسلام هم ضربه جدی ( مجددی ) وارد میکند و بقول تئوریسین های حکومت ، میتواند تا مدتها خوارک پروژه اسلام هراسی استکبارجهانی را تغذیه نماید !

اگر ایشان را با چوبه دار ، اعدام کنند قسمت اعظم بار منفی این اقدام بسمت نظام برآمده از اصول اسلامی ( جمهوری اسلامی ) کشیده میشود ولی حکومت میتواند تا مقداری سپر بلای جایگاه اسلام بین المللی گردد ( البته اجرای این گزینه با توجه به پوشش خبری گسترده این پرونده در عرصه فرامنطقه ای ، تفاوتی با گزینه سنگسار نداشته و همان بار منفی را در بردارد )

اگر رژیم مقدمات فرار خانم آشتیانه به خارج کشور را محیا کند ( ایشان را فراری بدهد ) آنوقت از فشارهای خارجی کاسته و بر فشارهای داخلی (از طرف آخوندها و حزب اللهی ها و سایر اسلامگرایان ) به سمت حکومت و مخصوصا قوه قضاییه ( که این روزها حال و روز خوشی ندارد ) افزوده خواهد شد .

گزینه دیگر این است که حکومت حکم مرگ ( با اعدام یا سنگسار ) متهمه را تبدیل به حبس ابد یا طویل المدت نماید که این گزینه باعث میشود که از فشارهای حقوق بشری کمی کاسته شده ولی تا زمان آزادی خانم آشتیانی ( از زندان ) ادامه داشته باشد و بقولی این پروند بصورت نیمه باز دنبال شود ( فشار کم و مداوم ! )

و گزینه آخر این است که جمهوری اسلامی خانم سکینه آشتیانی را خودکشی کند! ( یا بدهد) تا هم اسلامگرایان و طرفدارانش را ارضاء ( نه راضی ! ) کرده باشد و هم اقتدارش را به سایر کشورها نشان بدهد و هم یک پرونده ضد حقوق بشری دیگرش را مختومه کند ( البته بعد از اجرای این سناریو یک موج عظیم اعتراض بین المللی بلند خواهد شد ولی با یک شیب ملایم آرام خواهد گردید ولی حکومت بداند با این کار اسم سکینه آشتیانه را برای همیشه در فهرست پرونده ضد حقوق بشری اش ثبت و ضبط خواهد کرد و یک شمشیر داموکلس دیگر به شمشیرهای طرفداران حقوق بشر اضافه خواهد شد ! )

http://j.mp/1kvV5je


Timeline Photos
نسرین ستوده، فریده غیرت، مصطفی دانشجو، عادل مقدس، امیر رئیسان، شقایق محمدی، مریم کیان ارثی، محمدرضا عرب و همه ی وکلای جهان…
مبارک است روزتان بر شب و روز ما…
صبرتان و همت تان مستدام باد ……………………………… آمین

مجتبی میرطهماسب
۷ اسفند ۱۳۹۲

هفتم اسفند روز وکیل مدافع بر تمامی مدافعان حق و عدالت مبارک باد

‫هفتم اسفند روز وکیل مدافع بر تمامی مدافعان حق و عدالت مبارک باد‬


Timeline Photos
هفتم اسفند روز وکیل مدافع بر تمامی مدافعان حق و عدالت مبارک باد

هم اينك وکلایی چون عبدالفتاح سلطانی و محمد سیف‌زاده به خاطر دفاع ازحق وتلاش برای برقراری عدالت با وجود اینکه سخت بیمار هستند در زندان به سر میبرند!

وکالت: چالش های وکلای دادگستری در ایران

… بخش قابل توجهی از وکلایی که در راستای نقض حقو ِق زندانیان در دادسراها، دادگاه ها، بازداشتگاه ها و زندان ها پیگری مستمر انجام داده اند، معموال خودشان نیز تحت فشار نهادهای امنیتی قرار گرفته اند تا دست از پی گیری پرونده ها بردارند ….

گزارشی پیرامون وضعیت کانون وکلا و حرفه وکالت در ایران

http://j.mp/1dAc3Zf

معصومه دهقان همسر عبدالفتاح سلطانی، وکیل زندانی:

"دوشنبه ی گذشته آقای سلطانی را با حالی زار و بیمار ملاقات کردم بسیار بد حال بود و در تب می سوخت. این دومین بار است که به آنفلوآنزا دچار می شود امروز هم شنیدم به بند ۳۵۰ نا جوانمردانه حمله شده است . زندانیان بیمار و دست و پا بسته را تا کی شکنجه خواهند داد آقایان مدعی قانون ! اعمال حقوق بشر و حقوق شهروندی و حقوق متهم حق مسلم ماست .
بیماران باید درمان شوند ؛ زندانیان باید ملاقات حضوری و مرخصی و ارتباط تلفنی داشته باشند . نزدیک به ۲ سال و ۶ ماه از بازداشت آقای سلطانی می گذرد به تازگی آقای خدابخشی دادیار ناظر زندان تمام سخنان خود را که مربوط به وثیقه بوده در حضور وکیل همسرم تکذیب نمود!!! عجب صبری خدا دارد !!!!!!!!!!"

جمعه ۰۲ اسفند ۱۳۹۲

دکتر محمد ملکی خطاب به محمد نوری زاد:«دوست عزیز، هموطنانت فراموش نخواهند کرد که…

‫دکتر محمد ملکی خطاب به محمد نوری زاد:«دوست عزیز، هموطنانت فراموش نخواهند کرد که این اعمال در زمان ولایت آقای "خامنه ای" و ریاست جناب "روحانی" صورت می گیرد. تاریخ در اینباره به قضاوت خواهد نشست. انتخاب چنین زمان و مکانی بر تو مبارک.»‬


Timeline Photos
پیام قدردانی و دلجویی دکتر محمد ملکی به محمد نوریزاد

دکتر محمد ملکی مبارز دیرپای ملی – مذهبی طی پیامی از محمد نوریزاد که مورد ضرب و شتم ماموران امنیتی قرار گرفت، قدردانی و دلجویی کرد:

بسم الحق
کسانیکه در راه خلق و خدا مبارزه میکنند، بر نشستگان و سکوت پیشگان برتری دارند
برادر خوب و مبارزم، جناب آقای محمد نوریزاد
این همه رنج بخاطر آزادی و عدالت و نجات مردم از فقر و فساد و ظلم بر تو مبارک.
با خبر شدم دیروز (۵ اسفند ۱۳۹۲) مامورین وزارت اطلاعات قطراتی از خونت را با حمله و هجوم بر کف خیابان ریختند. مطمئن باش این خونها که ۳۵ سال است در خیابان و بیابان و گوشه زندان و جای جای وطن ظلم زده مان ریخته می شود شجره طیبه ای را به بار می آورد که در آینده ای نزدیک مردم ما زیر سایه آن آزادی و برابری را به جشن خواهند نشست.
محمد عزیز؛
تو با مسالمت جویانه ترین روش اموال به سرقت رفته ات، حق سفر خود و همسرت و آزادی زندانیان به بندکشیده شده را طلب می کنی و این عمل تو حقوق بشری ترین کاریست که می توانی انجام دهی. بر تو این روش و منش مبارک باد.
دوست عزیز، هموطنانت فراموش نخواهند کرد که این اعمال در زمان ولایت آقای خامنه ای و ریاست جناب روحانی صورت می گیرد. تاریخ در اینباره به قضاوت خواهد نشست. انتخاب چنین زمان و مکانی بر تو مبارک.
دکتر محمد ملکی
۶ اسفند ۱۳۹۲

خانه کاشف السلطنه، «پدر چای ایران» به غارت رفت! خبرگزاری‌های ایران روز سه‌شنبه…

‫خانه کاشف السلطنه، «پدر چای ایران» به غارت رفت!

خبرگزاری‌های ایران روز سه‌شنبه گزارش دادند که منزل مسکونی میرزا کاشف‌السلطنه مشهور به «پدر چای ایران» در غفلت سازمان میراث فرهنگی غارت شده است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا به نقل از سجاد عسگری، دبیر کمیته پیگیری حفاظت از خانه‌های تاریخی تهران، این خانه که در محله شمیران تهران (در خیابان شریعتی) واقع شده تا پیش از انقلاب مصر در اجاره «دفتر حافظ منافع مصر» در ایران بوده، اما پس از تعطیلی این دفتر، بنای متروکه شده است.

بر اساس اطلاعات اهالی محل، کاشی‌ها، درها، پنجره‌های باارزش، آیینه‌کاری‌ها و تمامی ملحقات نفیس این خانه با همکاری سرایدار یا مالک قبلی خانه و عتیقه‌فروشان منطقه شمیران با «پتک و تیشه» از جای کنده شده و به غارت رفته است.

به گفته سجاد عسگری این بنا در لیست خانه‌های تاریخی اداره کل میراث فرهنگی تهران ثبت نشده و به همین خاطر این سازمان واکنشی یه این خبر نشان نمی‌دهد.‬


Timeline Photos
آیا فریاد محمد نوریزاد را به خاطر دارید که گفت "جوان‌هایمان رفتند ما رو با دزد‌ها تنها گذاشتند" ؟

در زمانی‌ که وزارت اطلاعات دولت اعتدال مشغول ضرب و شتم نوریزاد بود، خانه کاشف السلطنه، «پدر چای ایران» به غارت رفت!

خبرگزاری‌های ایران روز سه‌شنبه گزارش دادند که منزل مسکونی میرزا کاشف‌السلطنه مشهور به «پدر چای ایران» در غفلت سازمان میراث فرهنگی غارت شده است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا به نقل از سجاد عسگری، دبیر کمیته پیگیری حفاظت از خانه‌های تاریخی تهران، این خانه که در محله شمیران تهران (در خیابان شریعتی) واقع شده تا پیش از انقلاب مصر در اجاره «دفتر حافظ منافع مصر» در ایران بوده، اما پس از تعطیلی این دفتر، بنای متروکه شده است.

بر اساس اطلاعات اهالی محل، کاشی‌ها، درها، پنجره‌های باارزش، آیینه‌کاری‌ها و تمامی ملحقات نفیس این خانه با همکاری سرایدار یا مالک قبلی خانه و عتیقه‌فروشان منطقه شمیران با «پتک و تیشه» از جای کنده شده و به غارت رفته است.

به گفته سجاد عسگری این بنا در لیست خانه‌های تاریخی اداره کل میراث فرهنگی تهران ثبت نشده و به همین خاطر این سازمان واکنشی یه این خبر نشان نمی‌دهد.

گزارش کامل در لینک زیر:
http://j.mp/1jx5ATL


‫نوریزاد: جوان‌هایمان رفتند ما رو با دزد‌ها تنها گذاشتند‬
‫نوریزاد: ما (نظام جمهوری اسلامی) به اسم حفظ اسلام قتل و غارت کرده ایم! جوان هایمان رفتند ما رو با دزد‌ها تنها گذاشتند … عده‌‌ای می‌گویند نوریزاد همانند خاتمی در حال فریب دادن مردم است … حال با هم با تماشای این ویدئو ببینیم آیا محمد نوریزاد که بارها بسیار "رک" با بغض، گریه و فریاد در داخل مرز‌های ایران نظام ولایت فقیه را، بی‌ محابا نقد کرده است و انقلاب اسلامی را رفوزه می‌داند با خاتمی که شیفتهٔ همین نظام است و خواهان تقويت اش را می‌توان با هم مقایسه کرد یا خیر! محمد نوریزاد در ویدئو‌هایی‌ که در سال‌های گذشته تحت عنوان "دروغ گفتیم، ما فریب دادیم، ما غارت کردیم " منتشر کرد، به صراحت علی‌ خامنه‌ای را مورد انتقاد قرار داد و گفت: ما کی‌ هستیم که به تقسیم بندی بندگان خدا همت می‌کنیم … ما باید باور کنیم که در آزمون ۳۳ ساله انقلاب و وعده هایی که به مردم دادیم مردود شدیم … این یک حقیقت است اگرچه تلخ … ما نشان دادیم که دینداران و روحانیان اگر بر مسند قدرت بنشینند: میتونند دروغ بگن، میتونند به همهٔ وعده هایی که دادند پشت کنند، میتونند بر خلاف همی‌ صحبت هایی که در مورد دوری از دنیا داشتند و دنیا گریزی … میتونند ظلم کنند، میتونند غارت کنند، میتونند آدم بکشند … ما رفوزه شدگان این آزمون ۳۳ ساله هستیم، وقتی‌ در نظام اسلامی ما آستانه‌ فاحشگی دختران به مرز ۱۲ و ۱۳ سالگی می‌رسد، شرمنده‌ام صحبت کردن از غنی‌سازی اورنیوم غرور آفرین که نیست، ابلهانه است! در مقابل محمد خاتمی که نه تنها هیچگاه به دروغ و فریبکاری اعتراف نکرده بلکه بدون اشاره به فساد و جنایت گسترده در نظام ولایت فقیه می‌گوید: ما طرفدار نظام هستیم و تقویت نظام را می‌خواهیم . ما می‌خواهیم اصل نظام باشد و دنبال همین هم هستیم! و در ادامه می‌گوید: « هميشه نبايد ايده‌آلي فکر کرد. مگر وقتي دوران ما بود همه‌چيز ايده‌آل بود؟ بالاخره مشکلاتي بود که يا ناشي از ضعف خود ما بود يا شرايط و اقتضائات جامعه ايجاب مي‌کرد. ممکن است توقعاتي داشته باشيم ولي نشود، يعني واقعاً عملي نباشد. ولي آنچه واقع شده است مبارک است و آثار خيرش هم در جامعه آشکار است. » دور روز پیش در تاریخ ۱۷ دی‌ محمد نوريزاد در صفحه فيسبوك خود نوشت: سقوط و ديگر هـيچ! امروز در شوش دانیال بودم. دوستی که نمی شناختمش از تهران زنگ زد و گفت: خبر " صلح نیوز " را دیده ای؟ گفتم من اکنون در سفرم و به اینترنت دسترسی ندارم مگر چه نوشته؟ گفت: حالم خیلی بد است آقای نوری زاد. ما داریم بکجا می رویم؟ پرسیدم: مگر چه شده؟ بغضش گرفته بود. گفت: شرم دارم بگویم. و گفت: صلح نیوز آورده که شما به دخترت تجاوز جنسی کرده ای و همسرت از شما شکایت کرده و شما اکنون تحت درمان یک مرکز روانی هستید. و عکسی نیز از شما و دخترتان منتشر کرده. اکنون به اهواز باز آمده ام. ساعت یک بامداد است. می بینم دوستی خبر صلح نیوز – خبرگزاری وزارت اطلاعات – را برای من ارسال کرده. دیدمش. بیش از آنکه مکدر شوم، به سقوط اخلاقی یک جامعه ی مدعیِ مسلمانی در ورطه ی زشتکاری می اندیشم. به خود می گویم: محکم بایست که این گریبان دریدن ها نشان از آن دارد که تو به مغز این هیولاها میخ کوفته ای. و این که: این هنوز ابتدای راهی است که بدان پای نهاده ای. پیشنهاد می کنم این خبر را ببیند تا بدانید در این مُلکِ غارت شده، زشتکاری تا کجاها می تواند رسوخ کند لازم به ذکر است که صلح نیوز رسانهٔ وابسته به وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی است! واکنش نوریزاد به خبر تعرض جنسی‌ وی به دخترش: ‬http://goo.gl/j9XkbM‫ پ.ن: صلح نیوز همان سایتی است که از قول خواهر ستار بهشتی‌ دروغ وقیحانه نوشت! ‬http://j.mp/JrrYjG‫ و همان سایتی که بی‌ شرمانه شایعه مرگ بهروز وثوقی را منتشر کرده بود! صلح نیوز: بهروز وثوقی هنرپیشه دوران طاغوت درگذشت ‬http://goo.gl/hG1YLW


Timeline Photos
ضرب و شتم محمد نوری توسط ماموران وزارت اطلاعات دولت تدبير و امید

محمد نوری زاد ، صبح روز گذشته توسط ماموران وزارت اطلاعات ، مورد ضرب و جرح قرار گرفت و برای لحظاتی بازداشت شد.
نوری زاد قرار است روز چهار شنبه به شعبه ۶ دادگاه انقلاب مراجعه نماید.
وی چندی است در چهارچوب «سفر صلح و دوستی» به استان‌های مختلف کشور ؛ از درد و رنج مردم گزارش منتشر می‌کند، که این امر خشم وزارت اطلاعات را برانگیخته است.

ماجرای ضرب و شتم نوری محمد نوری زاد:

من همیشه برای قدم زدن، لباس راحت می پوشم. اما دیروز تیپ زده بودم چه جور. با کت و شلوار مشکی و کفش چرمی و رخت و لباس مرتب و خلاصه به قول جوانها: توپ. شاید به این دلیل که من چند تا از فیلم های جشنواره را از همانجا و با لباس و کفش راحت رفته و دیده بودم. بعدش که نشستم و اوضاع را ورانداز کردم به خود گفتم: شاید پسندیده نبود. این شد که دیروز کت وشلوار پوشیدم و نو نوار ترین رخت و لباسهایم را به تن کردم …

روایت محمد نوری‌زاد را از این ماجرا بخوانید:
http://j.mp/MX6GN9


Timeline Photos
دومین نشست هم اندیشی زنان: تلاش برای همبستگی و سازماندهی بیشتر

مرضیه وفامهر: من حوزه فعالیت و کارم فرهنگی است برای همین به نظرم گسترش قابلیت ها از درون، یعنی کار فرهنگی مسئله خیلی مهمی است. اگر ما بتوانیم در عرصه فرهنگ بیشتر کار کنیم، موفق تر خواهیم بود تا در عرصه مثلا تغییر قوانین. چون اگر ما در عرصه فرهنگی می توانستیم جلو برویم، زنان ما مادرانی بودند که می توانستند نسل های فرهیخته تری را تربیت کنند. اما مسئله این است که برای رشد قابلیت ها و گسترش فرهنگ سازی، بایستی این انرژی و توان فکری به سمت درون برود. ولی متاسفانه فشار از بیرون آنقدر شدید و گسترده است که همه انرژی ما صرف مبارزه با بیرون می شود. منظورم این است که متاسفانه ما برای فرهنگ سازی نیز مشکلات بسیاری داریم چرا که سانسور به شکل گسترده ای اعمال می شود مخصوصا در حوزه زنان. ما قبول کرده ایم که فیزیک زنان در جامعه ما حذف شود، در سینما فیزیک زنانه نداریم، در موسیقی صدای زنانه نداریم ولی مسئله آن است که غیر از آن که فیزیک زنانه حذف می شود، خود طرح مسائل و مشکلات زنان هم حذف و سانسور می شود. حالا با توجه به چنین وضعیتی، خواسته ما این است که حداقل اگر فیزیک زنانه ما یعنی «فرم» را حذف می کنید، بگذارید «محتوا» را داشته باشیم. بگذارید زنانی که می خواهند در رابطه با مسائل زنان فیلم بسازند، یا داستان بنویسند کارشان را بکنند و دست از سرشان بردارید. الان در این جامعه فمینیسم یک تابو و معضل شده است، یعنی ما نمی توانیم یک فیلم فمینیستی بسازیم. چون معنای این کلمه آنقدر برای مسئولان ناشناخته است و متاسفانه برخی از آنها آنقدر کم سواد هستند که اصلا نمی دانند این کلمه یعنی چی؟ نمی دانند همین فمینیسم چقدر می تواند کمک به حال مادران و خواهران و همسران خودشان باشد. در مجموع می خواهم بگویم که سانسور اینطور می آید قلع و قمع می کند که حتا اگر ما قبول می کنیم که در فرم ، سانسور شویم و فیزیک زنانه مان حذف شود ، در «محتوا و موضوع» هم اجازه نداریم، کارمان را بکنیم. ما الان 5 تا فیلم در سینمای ایران نمی توانیم پیدا کنیم که اگر موضوع اش مربوط به زنان است بتواند به تمام و کمال موضوع خودش را مطرح و بیان کند. در فیلم ها و سریالها، یا زنان قدرتمند و شعاری را نشان می دهند و یا زنان را به شکل کلفت. یعنی یک زن طبقه متوسط با یکسری خواسته های انسانی نمی تواند در فیلم ها مطرح شود. مسئله دیگر که می خواهم مطرح کنم آن است که ما نمی توانیم خواسته های خود را بیان کنیم بدون آن که تریبون داشته باشیم. چرا مدافعان حقوق زنان نمی توانند یک برنامه یا کانال تلویزیونی داشته باشند. ما احتیاج به تریبون و آزادی بیان و امنیت پس از بیان داریم تا بتوانیم فعالیت فرهنگی کنیم و برای مسائل زنان، فرهنگ سازی کنیم. —

مرضیه وفامهر
سوم اسفند ١٣٩٢

منبع: مدرسه فمينيستي
http://j.mp/1aCrqmo

حسن افراخته: وقت آنست که دوستداران نسرین با حضور خود نشان دهند که از او حمایت خو…

‫حسن افراخته: وقت آنست که دوستداران نسرین با حضور خود نشان دهند که از او حمایت خواهند کرد …‬


Timeline Photos
به نقل از صفحهٔ رضا خندان دادگاه نسرین ستوده یکشنبه ۴ اسفند، ساعت ۱۰ صبح در شعبه اول دادگاه انتظامی وکلا برگزار می شود.
محل برگزاری دادگاه: میدان آرژانتین، ابتدای خیابان زاگرس، ساختمان کانون وکلای مرکز

این دادگاه به درخواست و اصرار دادسرای اوین مبنی بر درخواست تعلیق پروانه وکالت او برای چندمین بار است که برگزار می شود.
ورود خبرنگاران و افراد علاقمند، به محل کانون بلامانع است.

به گزارش ایرنا، دادسرای اوین به نمایندگی از دادستانی تهران از دادگاه انتظامی وکلا درخواست ابطال پروانه وکالت نسرین ستوده را کرده است.

پیشتر قرار بود جلسه بررسی ابطال پروانه وکالت ستوده ۲۴ آبان ماه تشکیل شود اما وی از دادگاه انتظامی وکلا تقاضای استمهال کرد که مورد موافقت دادگاه قرار گرفت.

نسرین ستوده پروانه وکالت خود را بعد از آزادی تمدید کرده است اما هنوز دفتر وکالت ندارد.


Timeline Photos
نويد شاهسوندی درگذشت

اسکی باز ۲۹ ساله ايراني که ۲۴ بهمن ماه سال جاری در پیست اسکی دیزین پس از برخورد با دکل برق بدون حفاظ دچار ضربه مغزی شده بود ظهر روز جمعه دوم اسفند ماه با اهدای اعضایش در بیمارستان مسیح دانشوری تصویری ماندگار از خود بر جای گذاشت.

یکی از بستگان نزدیک شاهسوندی در گفتگوی اختصاصی به خبرنگار گروه زندگی شبکه ایران گفت : پنج شنبه هفته گذشته حوالی ظهر نوید به همراه چند تن از دوستانش در پیست اسکی دیزین در حال اسکی بودند که ناگهان در اثر برخورد با دکل برق بدون حفاظ دچار ضربه مغزی شد .دقایقی پس از این سانحه دلخراش درحالی که اسکی بازهای دیگر شاهد این اتفاق باورنکردنی بودند با اعلام نیروهای امداد دقایقی بعد یک دستگاه هلی کوپتر به پیست دیزین اعزام و نوید را به بیمارستان منتقل کردند .پس از چند روز نوید به کما رفته و سپس دچار مرگ مغزی شد وی افزود : بعد از اعلام مرگ مغزی پدر و مادر نوید تصمیم گرفتند برای نجات بیماران چشم انتظار اعضای بدن فرزندشان را اهدا کنند.او اسکی باز خوش رو و خوش اخلاقی بود و از سن ١٠ سالگی این ورزش را بطور حرفه ای دنبال می کرد و در تیم های مختلف حضور داشت .نوید در پیست اسکی به استقبال مرگ رفت شنیدن این خبر دوستان و همه فامیل را بهت زده کرده است . وی اظهار داشت پس از این اتفاق پدرش قصد دارد کمپینی تحت عنوان کمپین نوید با هدف اسکی امن و ورزش امن را بر پا کند. او انتظار داشت نوید در ایجاد این کمپین قدم بردارد افسوس که شاخه گل زیبای ما زود پر پر شد.پدر نوید با تاسف از این اتفاق قصد دارد از بروز حوادث ناگوار در ورزش اسکی جلوگیری شود. پدر نوید معتقد است نوید امانتی از سوی خدا بود و اکنون صاحب امانت ،امانتش را پس گرفته است و او نه تنها از بین نرفته بلکه چند نفر دیگر را هم نجات داده است .

سند جدایی
ایرج شاه سوندی پدر نوید با چهره ای سرشار از مهربانی درباره بخشش اعضای بدن جوانش گفت: وقتی نوید در قید حیات بود بارها فیلم هایی را می دیدیم که کسی اعضای بدن عزیزش را اهدا کرده است ما از تماشای این نوع بخشش ها لذت می بردیم الان نوبت ما است که این لذت را به دیگران هدیه کرده و فرهنگ اهدای عضو را گسترش دهیم.چرا باید یک بیمار بخاطر نداشتن یک کلیه تمام زندگی اش را بفروشد ؟ اگر حوادثی اینچنینی در قشر ورزشکار اتفاق بیفتد به لحاظ اینکه آنها از سلامت جسمی بهتری برخوردار هستند و اعضای بدنشان سالم تر است باید در جهت گسترش این فرهنگ خدا پسندانه گام بردارند تا جامعه از آن بهره من شود.این را بگویم که هیچ مادری یا پدری نیست که از مرگ فرزندش خوشحال باشد اما ما خوشحالیم که قلب نوید در سینه فرد دیگری خواهد تپید و هر از گاهی می توانیم او را در آغوش بگیرم و احساس کنیم که نوید هنوز زنده است امیدوارم هر پدر و مادری لذت زنده ماندن و شفای فرزندش را تجربه کند و داغ از دست دادن جگر گوشه اش را نچشد.
پدر از آخرین دقایقی که نوید را دیده بود می گوید : همراه با اعضای خانواده برای مسافرت کوتاهی آماده می شدیم قرار نبود نوید همراه ما باشد همدیگررا در آغوش گرفتیم و خداحافظی کردیم هنوز 5 ساعتی از تهران فاصله نگرفته بودیم که به ما خبر دادند نوید بخاطر برخورد به دکل برق به بیمارستان منتقل شده است وقتی به تهران آمدیم او در اتاق عمل بود از آن زمان به بعد تنها نویدی را می دیدیم که روی تخت خوابیده وبا انواع تجهیزات پزشکی نفس می کشد تنها دستگاه های پزشکی بودند که نبض زندگی نوید را نوید می دادند اما او هر لحظه به پایان راه نزدیک می شد و هیچ آثاری از حیات در وجودش دیده نمی شد.روز به روز امیدمان کمتر می شد به لطف خدا و دعای مردم امیدوار بودیم البته همه این دعا در وضعیت نوید تاثیر داشت زیرا چه بسا که اگر نوید زنده می ماند وضعیت بدتری پیدا می کرد پس لطف خدا اینگونه بود که نوید را اینگونه از ما بگیرد.

آخرین وداع
خانواده شاه سوندی وقتی در اتاق تیم پزشکی قانونی حاضر شدند در اقدام بی نظیری کبد نوید را به یکی از دوستان صمیمی اش به نام رضا داوودنژاد هدیه کردند پدر نوید در این جلسه گفت : نوید ورزشکار بود و اعضای بدن سالمی داشت چقدر بهتر که با بخشش نویدم چند نوید زندگی کنند.اینجاست که می بینم نویدم نرفته و حضور دارد با بخشش اعضای نوید آرامش خاصی پیدا می کنم و اگر اشک می ریزم فقط بخاطر پدر بودنم است و گرنه این مشیت خدا بوده و من در برابر آن گلایه ای نمی کنم از خداوند سپاس گزارم .
پدر نوید اثر انگشتش را به نشانه رضایت در برگه اهدای عضو ثبت و آن را نشانه ای از زندگی خواند و گفت : من نوید های دیگری دارم یک نوید دادم و چند نوید گرفتم.از وزارت بهداشت بخاطر پیوند عضو سپاسگزارم .نوید برای من نبود امانتی بود که خدا به من داده بود و امروز او را پس گرفت .
رضا داوودنژاد از دوستان نزدیک و بسیار صمیمی نوید شاه سوندی در بیمارستان مسیح دانشوری به عنوان گیرنده عضو کبد حاضر شد و درباره حادثه دلخراشی که برای نوید رخ داده بود به خبرنگار ما گفت : واقعا بخاطر سهل انگاری هایی که وجود دارد متاسف هستم چرا باید یک اسکی باز در پیست اسکی امنیت جانی نداشته باشد شاید اگر دکل برق حفاظ داشت هرگز این حادثه رخ نمی داد و خانواده ای را داغ دار نمی کرد به نظر من و همه دوستانم این جوان ٢٩ ساله قربانی سهل انگاری شده است این بار این حادثه سراغ نوید آمد شاید بار دیگر سراغ ورزش کار دیگری برود پس باید به فکر چاره و راه حل بود .خانواده شاه سوندی انسان های بزرگواری هستند که در این موقعیت هنوز مسائلی را مطرح نکرده اند اما این سهل انگاری ها از یادها و خاطره ها پاک نخواهد شد.

در تصوير(گوشه سمت راست) يك دكل درپيست اسكي با حفاظ استانداراد ديده ميشود كه ميتوان با نصب آن از بروز چنين حوادثي جلوگيري به عمل آورد.

« Older entries