Timeline Photos
اعتراض چند چهره‌ فرهنگی و مدنی ایران به اعدام امیرخسروی

جمعی از چهره‌های فرهنگی و مدنی ایران در نامه‌ای که چهارشنبه، ۷ خرداد‌، منتشر شده، اعدام مه‌آفرید امیرخسروی، متهم پرونده موسوم به «اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی» را محکوم کردند.

بابک احمدی، سیمین بهبهانی، نسرین ستوده، جعفر پناهی، علیرضا جباری، فریبرز رئیس دانا، نرگس محمدی، فریده مرادخانی، اسماعیل مفتی زاده، محمد ملکی و محمد نوری زاد، اصغر فرهادی در قالب کارزار «لغو گام به گام اعدام در ایران» (لگام)، در نامه خود اعدام مه‌آفرید امیرخسروی را «گزینشی» خوانده‌اند.

در نامه‌ آن‌ها که در صفحه فیس‌بوک کارزار لغو گام به گام اعدام در ایران نیز منتشر شده، ضمن اشاره به دستگیری امیر‌خسروی، با ابراز ناخرسندی از وضعیت اقتصادی و برخورد جناح‌های سیاسی در ایران آمده است: «از زمان دستگیری تا زمان اعدام او، هیچ نشانی هم از بهبود اوضاع به چشم نمی خورد، بلکه برعکس این مصیبت اجتماعی مهلک ادامه دارد و فقط گاه به گاه آن هم در نتیجه برخوردهای متقابل گروه‌های قدرت، فسادهای بزرگ‌تر، پیچیده‌تر و اسرار‌آمیزتری رو می‌شوند.»

این فعالان در نامه خود «سخت‌گیری‌های متعدد قضایی» و «مجازات اعدام» و «حبس‌های سنگین» برای جرائم مالی واداری را باعث «خشم و ناامیدی مردم» دانسته‌اند.

آنها همچنین در مورد عدم تأثیرگذاری اعدام امیرخسروی نوشته‌اند: «کمتر کسی است که انتظار داشته باشد مجازات‌های اعمال شده گزینشی، و از جمله این آخرین مجازاتِ اعدام یکی از چهره‌های شاخص شبکه فعالیت های اقتصادی آمیخته با خلاف و کژروی، بتواند باعث مهار جدی، همه جانبه و اساسی فساد شود.»

فعالان کارزار لغو گام به گام اعدام، مجازات امیرخسروی را «بی‌ثمر و خلاف حقوق انسانی» خوانده‌اند. آن‌ها همچنین افزوده‌اند: «معتقدیم باید ریشه‌های اجتماعی فساد معدوم شود.»

آن‌ها همچنین در مورد امیرخسروی و پشتیبانان او در اقدام به اختلاس افزوده‌اند: «متهم از همکاری شبکه‌ای گسترده‌تر از آنچه در محضر دادگاه مطرح شده است، برخوردار بوده است و خود او نیز از افراد و موسسات پشتیبان و همکار خود نام برده است، که البته خیلی‌هاشان مصون مانده‌اند.»

کارزار «لگام» در سال ۱۳۹۲ با فراخوان هشت تن از چهره‌های فرهنگی و فعالان مدنی‌ای که از جمله محکوم‌کنندگان اعدام مه‌‌آفرید امیرخسروی نیز هستند، آغاز به‌ کار کرد.

سیمین بهبهانی (شاعر)، پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی از کشتگان ناآرامی‌ها پس از انتخابات ۸۸)، محمد ملکی (فعال سیاسی)، بابک احمدی (نویسنده و پژوهشگر)، فریبرز رئیس‌دانا (اقتصاددان)، محمد نوری‌زاد (روزنامه‌نگار)، علی‌رضا جباری (نویسنده) و اسماعیل مفتی‌زاده (فعال حقوق بشر)، با امضای فراخوانی هدف آغاز کارزار لگام را لغو «شیوه‌های بی‌رحمانه اعدام» اعلام کرده بودند.

——–

پرونده اختلاس سه هزار ميليارد تومانی که سال گذشته فاش شد همان پرونده‌ای است که مقامات ارشد نظام از هاشمی‌ شاهرودی، محسن رضایی و رحیم مشائی تا مصطفی پور محمدی وزیر دادگستری دولت تدبیر و امید، در اين پرونده دست داشته اند و همان پرونده اي كه علی‌ خامنه ای در سخنانی از رسانه ها خواست تا «اين قضيه را کش ندهند.»

لطفا این گزارش ویدیویی را ببینید:
http://goo.gl/De12yZ


Timeline Photos
تصویری غم انگیز از دریاچه ارومیه در فاصله تنها ۱۰ سال. دریاچه‌ای که صده‌ها و هزاران هزار سال پای بر جای بوده و هرگز چنین روزهایی را به خود ندیده.

به قول صفحه "دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران

"هیچ تغییرات اقلیمی نمیتواند به این شدت در مدت زمان اندک دریاچه‌ای با عظمت ارومیه را بخشکاند. اینجا فقط پای مدیریت غلط اب در میان است"

کارگاه آموزشی شهروندیار

برای ثبت در تاریخ: سرانجام در میان هیاهو بر سر یک "رو بوسی" در فرانسه، دریاچه رضاییه (نگین فیروزه ای ایران) به خاطر بیکفایتی مدیریتی دولتِ روحانی که وعدهٔ احیای آن‌را داده بود، کاملا خشک شد و به کویر ارومیه تبدیل شد!

لطفا این ویدیو را ببینید:
http://goo.gl/JhN1qe


‫دختری که امید به دولت امید بسته بود’مرد!‬

‫دختری که امید به دولت امید بسته بود’مرد! آیا میدانید که:«سایه مقدسی»، دانش آموز نخبه اهل مراغه که با دستورحسن روحاني و حمایت وزیر آموزش و پرورش برای مداوا راهی آلمان شد به علت عدم پرداخت هزینه برای شروع درمان و فشار سفارت جمهوری اسلامی برای بازگرداندن او به ایران سرانجام باتلاش وزارت امور خارجه جواد ظریف’مرد. این دانش آموز شانزده ساله و عضو سازمان استعدادهای درخشان (سمپاد) که در مدرسه دخترانه تیزهوشان مراغه مشغول به تحصیل بود با انتشار دو دفتر شعر، جوان‌ترین شاعر مراغه شناخته می‌شد و از بیماری خونی به نام آی. ال. ال (ILL) رنج می‌برد که درمان آن در کشورمان میسر نبود و به همین دلیل به فرمان حسن روحانی با هیاهوی تبلیغاتی که سایت های حامی دولت اعتدال! و امید! راه انداخته بودند راهی بیمارستان دانشگاه فرانکفورت آلمان شد تا مراحل درمان را بگذراند؛آموزش و پرورش نیز محمدرضا مقدسی را با عنوان معلم مدرسه ایرانی‌های فرانکفورت معرفی کرد تا همراه سایه به آلمان بروند و مراحل درمانی سایه طی شود. اما دختر نخبه مراغه ای در بیمارستان آلمان سرگردان شد زیرا به گفته پدر سایه، کنسولگری ایران در فرانکفورت از بیمه کردن این خانواده با وجود اینکه پدر سایه در مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت مشغول به کار بود، خودداری کرده بود.محمدرضا مقدسی گفته بود:{ سایه را در بیمارستان فرانکفورت بستری کردند و درمان آغاز شد,چند روزی که از مراحل اولیه درمان گذشت، از طرف بیمارستان به من گفتند باید طبق قانون آلمان مدارکم را که شامل بیمه هم بود به آن‌ها تحویل بدهم.من هم گفتم که من در استخدام مدرسه کنسولگری ایران در فرانکفورت هستم و آن‌ها باید تا به حال تمام کارهای اداری مرا انجام داده باشند، اما گویا سفارت من را بیمه نکرده بود!} در همین ارتباط مهدی دواتگری، نماینده مجلس در نشست علنی شنبه ۲۴ اسفندماه مجلس در بخشی از تذکری شفاهی به وزیر امور خارجه، خطاب به رییس جمهور درباره هزینه درمان «سایه مقدسی»، گفته بود: این دانش آموز نخبه با دستور رییس جمهور به کشور آلمان اعزام شده است اما در معرض آسیب های جسمی و سیاسی قرار دارد، از این رو انتظار می رود از طریق وزارت خارجه نسبت به تضمین هزینه های درمان ایشان اقدام عاجل معمول شود. سایه مقدسی که در زمانی که در فرانکفورت آلمان به سر می برد، درباره ی وضعیت خود گفته بود:{ پس از رسیدن به آلمان به بیمارستان مراجعه کردیم و با دستور پروفسور ''پیتر بادر'' درمان من تنها به استناد گزارش نشریات ایرانی که در آنها کم و کیف سفر درمانی من با دستور ویژه ی رییس جمهورعزیزمان آمده بود شروع شد و بیمارستان فرصت داد یا بیمه شویم یا محل هزینه ی درمانی مشخص شود. پس از مراجعات مکرر پدر و مادرم به کنسولگری ایران در فرانکفورت قرارداد کاری پدرم بر اساس حکم کارگزینی ارسالی از وزارت آموزش و برورش صادر نشد و سر کنسول ایران می گویند یا شخص رییس جمهور محترم هزینه ی درمانی را به عهده بگیرند و یا دستور دهند تا قرارداد کاری پدرم در مدرسه ی فرانکفورت صادر شود تا ما را طبق قوانین آلمان بیمه و حمایت کنند. امروز ۱۰ روز است درمان من متوقف شده و من در وضعیت بسیار خطرناکی قرار دارم. تا کنون به درخواست های کتبی-شفاهی و تلفنی پدرم باسخ نداده اند … الان جان من با خطر جدی مواجه است.} سرکنسولگر ایران در فرانکفورت با این که نامه رسمی آموزش و پرورش مبنی بر استخدام پدر سایه را دریافت کرده بود، حاضر به تنظیم قرارداد و در نظر گرفتن حق بیمه برای خانواده مقدسی نشد. او هزینه‌ی بالای درمان سایه را دلیلی برای سرباز زدن از تنظیم قرداد و بیمه عنوان می‌کرد و پیش‌تر عنوان کرده بود که فقط به دستور مستقیم رییس جمهور و یا وزیر امورخارجه حاصر به تنظیم قرارداد هستم . بیمارستان فرانکفورت چهار هفته پس از بستری سایه به دلیل عدم دریافت بیمه در نامه ای بطور رسمی خواستار پاسخگویی سفارت جمهوری اسلامی شد اما سرکنسولگری سفارت در پاسخ نامه با بکار بردن عباراتی که باعث سرافکندگی خانواده دختر نخبه ایرانی شد در نامه بابت مزاحمت یکی از هم میهنان از آلمانی ها عذرخواهی کرد و عنوان کرد که درمان سایه را قطع کنند و برای مداوا به ایران بفرستند. این نامه در حالی از سوی محمدصادق عبدالهی سرکنسولگر ایران نوشته شد که این خانواده با فرمان حسن روحانی و امید سایه به او برای مداوا عازم آلمان شده بودند. متن نامه سرکنسولگری سفارت جمهوری اسلامی به این شرح بود: «جناب آقای پرفسور محترم، اینجانب می خواهم به خاطر تلاش و زحماتتان تا به امروز از شما قلبا تشکر کنم و همچنین به خاطر مشکلاتی که یکی از هموطنانم برای شما تولید کرده، عذرخواهی کنم. علاوه بر آن می خواهم به اطلاع شما برسانم که با توجه به اینکه بیمار مزبور می تواند در ایران نیز مورد معالجه قرار گیرد،بهتر این است که بیمار مذکور به ایران برگشته و در آنجا شروع به معالجه کند. با سلام دوستانه – محمد صادق عبدالهی، سرکنسول» محمدرضا مقدسی، پدر سایه بعد از این نامه سرکنسولگری درانتقاد به وضعیت پیش آمده گفته بود:{ سایه علاوه بر درد جسمانی, ترسی شدید از آینده دارد و از بی خوابی در بستر بیماری پلک بر روی پلک نمی گذارد و بر نقطه ای خیره می شود … نامه و رفتار بعضی از مسوولین ما در این بلاد غریب حکم قتل سایه و به طبع آن پریشانی ابدی ماست. من و همسرم نه خوابی داریم، نه آرامشی. امید از خانه ما رخت بر بسته است} با تلاش وزارت امور خارجه جواد ظریف و فشار آنها بر خانواده برای انتقال سایه به ایران و توقف درمانش در آلمان متاسفانه بدن سایه کم آورد و حال سایه در انتظار بازگشت به ایران بحرانی شد و با وجودی که توسط خانواده اش دوباره به بیمارستان آلمانی انتقال داده شد اما دیگر دیر شده بود و سایه دختر عزیز ایران زمین زیر دستگاه ها در بیمارستان ’مرد! آری سایه تمام شد، سایه دیگر جان نداشت. خدایا سایه مظلومانه از این دنیا رفت و اینچنین ایران زمین دخترنابغه و چکامه سرایی را که امید به دولت امید بسته بود را از دست داد. محمدرضا مقدسی، پدر سایه بعد از مرگ جگرگوشه اش میگوید:{ صدای مرا به گوش مردم و مسئولان برسانید. ما به دستور رییس جمهور به آلمان اعزام شدیم اما باعث شدند دخترم جانش را از دست بدهد. سایه امید داشت، ما هم امید داشتیم.دختر من شاعر بود.او امیدهای زیادی داشت.امیدهایی که حالا باید خاک شوند.} درپی درگذشت سایه مقدسی ۱۶ ساله، وزیر آموزش و پروش دولت امید! و اعتدال! گفته بود: «باید از زحمات وزارت خارجه و کنسولگری ایران در آلمان و به طور خاص پیگیری‌های سرکنسولگری کشورمان در فرانکفورت که نهایت همکاری و کمک را در درمان سایه مقدسی انجام دادند، تشکر کرد.(!!!)» با توجه به اظهارات پیشین سرکنسول ایران در فرانکفورت که در گفت‌و‌گو با دویچه‌وله گفته بود، خواستار بازگشت هر چه سریعتر خانواده مقدسی به ایران است، مشخص نیست که وزیر آموزش و پروش از کدام پی‌گیری‌های محمد صادق عبدالهی یاد و از وی تشکر کرده است.سرکنسول ایران در فرانکفورت پیش از این به دویچه‌وله گفته بود: «پیش از این‌که این خانواده به آلمان اعزام شود، بارها درخواست کردم که او را با این وضعیت به آلمان نفرستند. وزارت امورخارجه هم در جریان این درخواست من هست. همان موقع هم گفته بودم که این مسئله مشکل آفرین خواهد شد، اما علی‌رغم تمام این درخواست‌ها، آن‌ها را فرستادند.» و تشکر وزیر حسن روحانی از زحمات وزارت خارجه و کنسولگری ایران در آلمان در حالی است که محمدرضا مقدسی، پدر سایه پس از نزدیک به سه ماه تدریس در مدرسه ایرانی‌های فرانکفورت گفته بود: «هنوز نه حقوقی به من داده‌اند. نه تا الان که سایه جان داد وضعیت اقامت ما را مشخص کردند و نه مکانی برای اقامت ما در نظر گرفتند. زیرزمینی در اختیار ما گذاشتند و تمام!..وقتی پزشکان پرونده سایه را بررسی کردند و آزمایشاتی انجام دادند به ما گفتند که زمان مناسبی او را رسانده‌اید و برای بیماری سایه درمان قطعی وجود دارد. پرفسور پیتر بادر، پزشک معالج سایه به ما گفت که آینده‌ی درمان سایه روشن است اما توقف درمان، همه چیز را خراب کرد.» از اینجا به خوبی یک بار دیگر متوجه میشویم که پایه نظام جمهوری اسلامی حال از هر باند و گروهی میخواهند باشد فقط بر یک اصل استوار است و آنهم دروغ است. حال عزیزان انتخاب با شماست که به امیدهای واهی اصلاح طلبان سهم خواه حکومتی که هربار به یک رنگ و یک شکل درمی آیند از خط امامی دیروز و اصلاح طلب امروزی از حمله کنندگان به تجمع های مسالمت آمیز مردمی و متجاوزان به حریم سفارت خانه ها و مبتکران اجباری کردن حجاب برای دختران و بانوان ایران زمین گرفته تا بنفش های امروزی که آنها را میتوان در هر قالب و رنگی دید به جز در قالب یکرنگی و صداقت دلخوش باشید و یا اینکه باور داشته باشید که حق گرفتنی است و هرچقدر که مردم در پیگیری مطالبات مدنی و شهروندی فعال تر و متحد تر باشند اقتدارگرایان مجبور به عقب نشینی بیشتری میشوند و این همان آلترناتیوی است که اقتدارگرایان از آن وحشت دارند و آن همانا قدرت اتحاد مردمی در پیگیری فعال مطالبات خویش است. قضاوت با شماست. محمد رستگار پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۳‬


Timeline Photos
«حجاب اجباری و دست و پاگیر » لیلا حاتمی در جشنواره کن

لیلا حاتمی در مراسم فرش قرمز نمایش فیلم Still the Water ساختهٔ فیلم ساز زن ژاپنی نائومی کاواسه در فستیوال کن شرکت کرد.

و همانطور که در تصویر می‌بینید جین کمپیون رییس گروه داوری بخش رقابتی کن و کارول بوکت بازیگر فرانسوی به کمک لیلا حاتمی آمده اند تا او حجابش را مطابق میل مقامات جمهوری اسلامی تنظیم کند!

لازم به ذکر است لیلا حاتمی تحت فشار از طرف مقامات جمهوری اسلامی قرار دارد و مجبور است در فرانسه نیز مطابق ارزش‌های جمهوری اسلامی و وزیر ارشاد ( پسر آیت‌الله جنتی ) رفتار کند!

روز گذشته علی جنتی، وزیر ارشاد دولت بنفش به خبرگزاری آنا گفت:

«خانم حاتمی مجموعا سعیش بر این بود که نوع پوشش متینی داشته باشد و حضورش در کن منطبق با معیارهای ارزشی ما باشد. فکر می‌کنم در این قضیه ایشان غافل‌گیر شد؛ ولی به هر صورت این رفتار قابل قبول و دفاع نیست.

این رفتار قابل قبول و دفاع نیست! متاسفانه در فرهنگ نامناسبی که در آمریکا و کشورهای اروپایی شاهد هستیم علاوه بر دست دادن روبوسی هم می‌کنند و بین خانم‌ها و آقایان چنین رفتاری وجود دارد! »

یکی‌ از کاربران فیسبوک به نام نیلوفر با لحنی بسیار تند می‌گوید:

" خوب باشه بابا، ما حواسمون پرت ليلا حاتمى شد، شماها دزدى كنيد بدووييد، بيچاره ها خودتون ميدونيد داريد چرت و پرت ميگين ولي ادامه ميديد چون ميدونيد اگه بخوايد قبول كنيد ديگه بايد بريد، كنه ها، ما اين اسلام اجباری‌ رو نميخايم، بابا آزادمون بزاريد، بزاريد خودمون تصميم بگيريم چه گهى ميخوايم تو زندگيمون بخوريم، ما بردهٔ شما نيستيم، مگه ما چه گناهى كرديم، كه هيچى زندگيمون مطابق ميل خودمون نباشه! آقا جون خيلى از كشوراى دنيا مسلمونن، پس چرا فقط ماها حجاب اجبارى و هزار تا كوفت و مرض ديگه داريم!!!!!! "

حال در پاسخ به این سوال که چرا حجاب در میا‌‌ن این همه کشور مسلمان در جهان، فقط در ایران اجباریست از شما دعوت می‌کنیم به تماشای ویدیویی افشاگرانه در ارتباط با چگونگی‌ اجباری شدن حجاب توسط روحانیون طرفدار خمینی که قبل از انقلاب نه تنها حرفی‌ از حجاب اجباری نمی‌‌زدند، بلکه وعده از آزاد بودن مردم میدادند و به فاصله بسیاری کوتاهی‌ پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در تاریخ ۸ مارس ( ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ ) مردان لباس شخصی با حمایت روحانیون طرفدار خمینی با سنگ و چوپ و اسلحه و با شعار « یا روسری یا توسری» به بانوان ایرانی حمله کردند ….

http://j.mp/1fbxnu5

سهیل پرهیزی مدیر مسئول سایت سپیده دم در مورد صفحه آزادی‌های یواشکی می‌نویسد: به خاطر دارم حتی در اوج روز‌های جنگ ایران و عراق که پاسداران و بسیجیان از شهر‌های بزرگ گرفته تا شهرک‌های ساحلی با زنجیر به جان مردم میافتادند و می‌گفتند ما شهید ندادیم که شما با این سر و وضع به خیابان بیایید … در همان روز هایی که روسری را با پونز روی پیشانی دختران و زنان می‌‌چسباندند، عده‌ای دیگر از زنان و دختران در گوشه‌ای از سرزمین پهناور ایران در یک خلوتگاه، یواشکی روسری خود را بر میداشتند، عکس می‌گرفتند و عکس‌ها را به دوستان و خانواده خود نشان میدادند … با گذشت ۳ دهه از آن‌ روز‌ها زنان در ایران آزادتر نشدند و هنوز هم به شکل مداوم با خشونت، توهین و تحقیر در رابطه با حجاب خود مواجه‌اند .

حال با این مقدمه مایلم این پرسش را مطرح نمایم با توجه به اینکه زنان حتی در اوج روز‌های سخت گیری در گوشه‌ای کشف حجاب میکردند، کمپین چند دقیقه " آزادی یواشکی" که بدون آنکه گردانندگان آن‌ به علت‌ها بپردازند و طراحان حجاب اجباری را به مردم معرفی‌ کنند، آیا آدرس غلط دادن به مردم نیست؟

با توجه به اینکه مسیح علینژاد گرداننده این کمپین در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ با آوردن مثالی برگرفته از ادبیات محمود احمدی‌نژاد، از اپوزیسیون خارج از کشور انتقاد کرده و از حجاب اجباری دفاع نمود و به نمایندگی‌ از جنبش سبز گفت: کسانی‌ که به خیابان آمدند فقط به دنبال رای خود بودند "مردم انقلاب کردند تا جمهوری اسلامی داشته باشند و حجاب را بیاورند!"

آیا اکنون می‌توانند هدف واقعی‌ خود را از راه اندازی این کمپین به ما بگویند؟ آیا حاضر هستند طراحان حجاب اجباری را به مردم معرفی‌ کند؟

گرچه گردانندگان صفحه "آزادی های یواشکی زنان در ایران" برغیر سیاسی بودن آن تاکید دارند اما سخنان حجت الاسلام کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در واکنش به بی حجابی را منتشر میکنند لیکن در مورد نقش روحانیون طرفدار خمینی در اجباری کردن حجاب برای زنان سکوت میکنند.

آیا خانم علینژاد حاضر است در آن‌ صفحه "آزادی های یواشکی" به مردم بگوید که حسن روحانی در کتابش اعتراض زنان به حجاب اجباری‌ ر ا به غر زدن تعبير کرد و علی‌ رغم نظر آقای طالقانی كه معتقد به اختیاری بودن حجاب بود گفت: در ستاد ارتش با دوستان تصمیم گرفتیم حجاب الزامی کنیم، که آغازی برای وزاتخانه‌ها و ادارات دولتی باشد …

http://goo.gl/6V4CbG

آیا خانوم علینژاد حاضر است طراحان حجاب اجباری را به مردم معرفی‌ کنند و این ويديوی افشاگرانه در مورد چگونگی اجباری شدن حجاب در ايران را که سال گذشته در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۲ منتشر کردیم را در آن‌ صفحه به اشتراک بگذارند؟

http://j.mp/1fbxnu5

آیا اگر ما برای حق انتخاب زنان و رسیدن به یک توسعه پایدار قدم برداریم تا در ایران شرایطی فراهم شود که زنان و دختران، همانطور که خانوم علینژاد در غرب حق انتخاب دارند چه زمانی‌ حجاب داشته باشند چه زمانی‌ کلاه سر کنند، یا در وقتی‌ دیگر با دکلته در خیابان قدم بزنند، آنها نیز از این آزادی برخوردار شوند، خواسته ما بر اندازی است؟ آیا بدون تغییر ساختار فعلی‌ ولایت مطلقه فقیه میتوانیم به آزادی پایدار و نه "آزادی چند دقیقه یواشکی" دست یابیم؟ اگر شما هم هدفتان آزادی واقعی‌ برای زنان در ایران هست، و اگر آنطور که ادعا می‌کنید شما مستقل هستید آیا حاضرهستید این مطلب را به همراه این ویدیو در آن‌ صفحه به اشتراک بگذارید؟

http://j.mp/1fbxnu5


‫برای ثبت در تاریخ: دریاچه رضاییه کاملا خشک شد!‬

‫برای ثبت در تاریخ: سرانجام در میان هیاهو بر سر یک "رو بوسی" در فرانسه، دریاچه رضاییه (نگین فیروزه ای ایران) به خاطر بیکفایتی مدیریتی دولتِ روحانی که وعدهٔ احیای آن‌را داده بود، کاملا خشک شد و به کویر ارومیه تبدیل شد! اعتراف وزیر نیروی دولت بنفش: با افراط در سدسازی چهار دریاچه ایران را خشک کردیم! حمید چیتچیان، وزیر نیرو، روز یک‌شنبه ۲۸ اردیبهشت با تاکید بر مرگ دریاچه‌های هامون، ارومیه، گاوخونی و بختگان گفت: «طی سال‌های گذشته در ساخت سد افراط کردیم.» به گزارش خبرگزاری مهر، وزیر نیرو در این باره اظهار داشت: «یکی از علائم بحران آبی کشور خشک شدن دریاچه‌ها است که مردم به خوبی آن را لمس می‌کنند. دریاچه‌های بختگان، گاوخونی، ارومیه و هامون خشک شد و ما اینها را با چشمان خودمان می‌بینیم. منبع: رادیو فردا ‬http://goo.gl/nExQei‫ به مردم ایران پاسخ دهید : " دو و نیم میلیارد دلار را کجا هزینه کردید؟ " حسن روحانی پیش از انتخابات سال ۱۳۹۲ به مردم ارومیه قول داده بود اگر بار مسئولیت اجرایی بردوشش قرار گیرد، دریاچه ارومیه در دستور خواهد بود. او در حالی‌ که دستانش را تکان میداد با ادا اطوار خاصی‌ گفت: ما در مرکز مطالعات استراتژیک یک کار گروه برای دریاچه ارومیه تشکیل داده ایم … او همچنین با وعده به مردم گفت که اولین بررسی‌‌ها به ما می‌گوید که باید آب دریاچه خزر به ارومیه منتقل شود ، و محاسبات اولیهٔ ما اینطور نشان میدهد که این کار "دو تا دو و نیم میلیارد دلار" خرج دارد … حال با توجه به اینکه دریاچه ارومیه خشک شد، و ایشان هم با رای همان مردم که بار مسئولیت اجرایی را بر دوش ایشان قرار دادند، شروع به کار کرد رئیس دولت بنفش میبایست پاسخ دهد: آیا واقعا کار گروهی تشکیل شده بود؟ چه کسانی‌ عضو آن کار گروه بودند؟ نتیجه آن‌ کار گروه در مرکز تحقیقات استراتژیک چه شد؟ اگر این صرفاً یک وعده دروغ انتخاباتی بود، فرق جنابعالی با محمود احمدی‌نژاد در چیست؟ آیا دروغ گویی و دزدی با لباس روحانیت و به نام دین، بزرگ‌ترین ضربه در درجه اول به منافع ملی‌ کشور و سپس به همان باور‌های مذهبی‌ که " انسان‌های زیادی را به خاطر آن‌ اعدام کردید" نیست؟ به مردم ایران پاسخ دهید : " دو و نیم میلیارد دلار را کجا هزینه کردید؟ " یکی‌ از کاربران بالاترین به نام بابک می‌نویسد: تک تک رهبران انقلاب ۵۷ در این ننگ تاریخی شریک هستند. چهره‌های سیاسی باید مسئولیت نتایج اعمالشون رو بر عهده بگیرند! در مورد دولت روحانی هم تاریخ خواهد نوشت دریاچه ارومیه به خاطر بی‌کفایتی مدیریتی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری روحانی خشک شد. این ویدیو را در یوتیوب ببینید: ‬http://j.mp/1m0vctN


Timeline Photos
*** لطفا این مطلب را تا انتها بخوانید ***

تهدید لیلا حاتمی از سوی نماینده مجلس

نماینده مجلس شورای اسلامی خواهان «برخورد جدی» با لیلا حاتمی شد

لیلا حاتمی هنرپیشه مطرح ایرانی که به عنوان یکی از ۹ داور بخش اصلی شصت‌وهفتمین دوره جشنواره فیلم کن در فرانسه حضور دارد، بار دیگر آماج حمله مقام‌های جمهوری اسلامی قرار گرفت.

در پی انتشار عکسی از روبوسی لیلا حاتمی با ژیل یاکوب رییس جشنواره، ابتدا سایت‌های تندرو در جمهوری اسلامی آن‌را «تاسف‌بار» و «دهن‌کجی به مناسبات فرهنگی جامعه اخلاق‌مدار ایرانی» خواندند و سپس نوبت به نمایندگان مجلس و مسوولان وزارت ارشاد رسید.

روز یک‌شنبه ۲۸ اردیبهشت لاله افتخاری دبیر اول کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی خواهان «برخورد جدی» با حاتمی شد و گفت: «ما شهید داده‌ایم که اسلام زنده بماند و اسلامی که با خون شهدا ساخته شده و پرورش یافته نباید با رفتار‌های غیر اخلاقی کسی که خود را هنرمند ایرانی می‌داند، آسیب ببیند. همه ما خط قرمز‌های نظام را می‌دانیم بنابراین بی‌توجهی به آن‌ها مورد قبول نیست».

افتخاری که در گفت‌وگو با خبرگزاری رسمی مجلس سخن می‌گفت، با ذکر این‌که «در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی حتما به این موضوع رسیدگی خواهیم کرد»، ادامه داد: «نباید زنانی که در بستر نظام جمهوری اسلامی امکاناتی برایشان فراهم شده تا به هنری دست پیدا کنند از این بستر سوء استفاده کنند و به آبروی نظام اسلامی ضربه بزنند».

وی همچنین گفت: «وزارت ارشاد باید تکلیف خودش را با این هنرمندان که جایگاه زن ایرانی را در خارج از مرز‌های ایران رعایت نمی‌کنند، مشخص کند».

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز از قافله عقب نماند و معاون پارلمانی وزیر ارشاد اظهار کرد: «این‌گونه حضور‌های نامناسب که اخیراً در جشنواره کن اتفاق افتاده، هم‌سو با اعتقادات دینی ما نیست».

حسین نوش‌آبادی ادامه داد: «حضور شخصیت‌های هنری و هنرمندان ایرانی در خارج از کشور اگر با رعایت شئونات اسلامی و احترام به فرهنگ ملت و اعتقادات ایران باشد امری پسندیده است. اما اگر این حضور با بی توجهی به ارزش‌های جامعه و معیار‌های اخلاقی ما باشد ملت ایران این رفتار را نمی‌پذیرند».

وی همچنین گفت: «حضور نا مناسب زنان ایرانی در خارج از کشور مخصوصاً هنرمندان که مورد احترام مردم ما هستند از طرف ایرانی وطن‌پرست و علاقه‌مند به ایران مورد قبول نیست».

پیش‌تر و در سال ۲۰۱۲ نیز لیلا حاتمی که با لباسی پوشیده در کن حضور یافته بود، با هجمه مسوولان جمهوری اسلامی روبه‌رو شد و بهمن کارگر معاون فرماندهی ناجا در این‌باره گفت: «این‌که هنرپیشه زنی در جشنواره کن و یا دیگر جشنواره‌ها با یک لباس بد و مستهجن و حجاب نامناسب ظاهر شود و با مردم نامحرم دست بدهد، الگو می‌شود و این رفتار کجای انقلابی است که ما انجام داده‌ایم؟».

منبع: خودنويس

خانم لاله افتخاری قدم زدن شما با بشار اسد ،که حداقل ۱۵۰،۰۰۰ زن و مرد و کودک را به قتل رسانده، به آبروی ایرانی‌ ها ضربه میزند نه رو بوسی یک هنرپیشه محبوب با رئیس معتبر‌ترین جشنواره دنیا !

نمایندگان مجلس بهتر است به جای مسائلی‌ که به آنها ربطی‌ ندارد به این موضوعات بپردازند:

وعده حسن روحانی در مورد دریاچه ارومیه چه بود؟ ۲.۵ میلیارد دلار را کجا هزینه کرده است؟
http://goo.gl/D3r3F3

معاون پارلمانی وزیر ارشاد دولت تدبیر و امید نیز میبایست بداند، اولا شهروندان ایرانی‌ در مسافرت طابع قوانین کشور میزبان هستند نه حکومت ولایت فقیه دوما شما بهتر است به این سوالات پاسخ دهید:

یورش ماموران به نمایشگاه کتاب و تهدید مدیر انتشاراتی نصیرا که گفتند با ماشین از رویت رد می‌شویم، هم‌سو با اعتقادات دینی شماست؟ لازم به ذکر است مدیر انتشارات نصیرا بعد از تعطیلی غرفه انتشاراتی خود در نمایشگاه کتاب تهران از سوی وزارت ارشاد، به دلیل تهدید و فشارهای امنیتی از ایران خارج شد.

آزار جنسی دختران در استخر توسط یک دیپلمات ایرانی‌ در برزیل هم‌سو با اعتقادات دینی شماست؟

آیا ۵۰ موردی که در لینک زیر ذکر شده هم‌سو با اعتقادات دینی شماست؟

http://goo.gl/4zh8SO

چرا وزارت امور خارجه دولت تدبیر و امید تصور می‌کند، ایرانیان موظف هستند در همهٔ کشور‌های دنیا مطابق الگوی رفتاری آنها عمل کنند؟

http://goo.gl/uG2UaH

هیات داوران «جایزه گوانگجو برای حقوق بشر» در کره جنوبی، مادران خاوران را به همرا…

‫هیات داوران «جایزه گوانگجو برای حقوق بشر» در کره جنوبی، مادران خاوران را به همراه یک فعال حقوق بشر از بنگلادش به صورت مشترک برنده جایزۀ امسال اعلام کرده است و پروانه میلانی از مادران خاوران که برای دریافت این جایزه به کره جنوبی سفر کرده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «من به عنوان یکی از مادران خاوران از ایران به کروه جنوبی آمده ام. من این جایزه را می برم به مادرانی می دهم که اینهمه سال منتظر بودند تا دنیا صدایشان را بشنود و اما به عمر خیلی هایشان نکشید.»

خانم میلانی گفت:«خوشحالم بابت این جایزه، اما چقدر خوب می شد که پیش از اینها دنیا ما را به حساب می آورد و مادران خاوران را می شناخت. اکثر مادران خاوران دیگر پیر و مریض هستند، خیلی هایشان نیز در طول سال های گذشته فوت کرده اند. ما سه دهه منتظر بودیم که جهان صدای‌ ما را بشنود.»

خانم میلانی با اشاره به درخواست مادران خاوران از مسولان کشور در طی ۲۶ سال گذشته گفت: «ما نامه های بسیاری به مجلس و به خاتمی در دوره ریاست جمهوریش نوشتیم و اعتراض کردیم که چرا ما هربار برای عزیزان‌مان سنگ قبر می گذاریم کسانی آنها را می شکنند. گل می کاریم، گل ها را می کنند. حتی به این قسمت از خاک خاوران آب داده نمی شود تا گیاهی توان روییدن نداشته باشد. چند سال پیش هم با بلدوزر این بخش از قبرستان را زیر و رو کردند و ما حالا حتی نمی دانیم که آیا همچنان بقای استخوان های عزیزان‌مان آنجا هست یا نه. با این حال هیچکس به ما جوابی نداد.»

منصوره بهکیش فعال حقوق بشر و از اعضای مادران خاوران که در ایران زندگی می کند، در مورد جایزه حقوق بشر گوانگجو به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با اظهار اینکه پس از دولت روحانی نیز وضعیت در مورد مادران خاوران تغییر نکرده است، گفت: «من به آقای روحانی نامه ای اعتراضی نوشتم و ۱۲ پرسش که حداقل حق ما خانواده هاست را مطرح کردم و از ایشان خواستم که در خاوران را باز کنند و اذیت و آزار خانواده ها را پایان دهند. من و بقیه خانواده ها که عزیزان مان را در دهه شصت از دست داده ایم، در طول این سال ها می خواستیم بدانیم چرا و چگونه آنها را کشتند، چرا عزیزان ما را مخفیانه کشتند و جنازه ها و محل دقیق دفن شان را به ما ندادند، چرا وصیت نامه شان را ندادند، چرا مرتب ما را برای رفتن به خاوران و دیدار همدیگر تهدید می کنند و نمی گذارند آزادانه مراسم یادبود بگیریم. ولی در طی این سی و اندی سال هیچ مقام مسئولی به طور رسمی به ما پاسخی نداده است و ما از حداقل حقوق انسانی خود محروم بوده ایم.»

منصوره بهکیش هفت نفر از اعضای خانوادۀ خود (۴ برادر، یک خواهر، شوهر خواهر و برادر همسر برادر) را در اعدام های گروهی و مخفیانه در سال ۱۳۶۷ از دست داد. خانم بهکیش همچنین یکی از حامیان مادران عزادار( مادران پارک لاله) است که پس از حوادث انتخابات ۱۳۸۸ توسط جمعی از مادرانی که فرزندانشان در اعتراضات خیابانی کشته یا دستگیر شده بودند تشکیل شد.


Timeline Photos
پروانه میلانی:«خوشحالم بابت این جایزه، اما چقدر خوب می شد که پیش از اینها دنیا ما را به حساب می آورد و مادران خاوران را می شناخت. اکثر مادران خاوران دیگر پیر و مریض هستند، خیلی هایشان نیز در طول سال های گذشته فوت کرده اند. ما سه دهه منتظر بودیم که جهان صدای‌ ما را بشنود.»

در تاریخ ۲۴ دی‌ ۱۳۹۲ ابراهیم نبوی ( کسی‌ که در زمان خمینی مدیر دفتر سیاسی وزارت کشور بوده است) در برنامه افق صدای آمریکا ضمن حمایت از دولت بنفش گفت: دهه ۶۰ که ۳۰ سال ازش گذشته اصلا دیگه کسی‌ یادش نیست … "یارو" می گه سال ۶۷ رو به یاد بیارید، من می گم سال ۶۸ که آقای خمینی مرحوم شد کسی یادش نیست، شما اصلا یاد کسی نیار آن سالها را، ولش کن تمام شد … به نظر من اصلا این داستان رو به نظر من نباید بهش توجه کرد …

http://j.mp/PW21vM

حال پس از گذشت ۴ ماه هیات داوران «جایزه گوانگجو برای حقوق بشر» در کره جنوبی، مادران خاوران را به همراه یک فعال حقوق بشر از بنگلادش به صورت مشترک برنده جایزۀ امسال اعلام کرده است و پروانه میلانی از مادران خاوران که برای دریافت این جایزه به کره جنوبی سفر کرده است به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «من به عنوان یکی از مادران خاوران از ایران به کروه جنوبی آمده ام. من این جایزه را می برم به مادرانی می دهم که اینهمه سال منتظر بودند تا دنیا صدایشان را بشنود و اما به عمر خیلی هایشان نکشید.»

خانم میلانی گفت:«خوشحالم بابت این جایزه، اما چقدر خوب می شد که پیش از اینها دنیا ما را به حساب می آورد و مادران خاوران را می شناخت. اکثر مادران خاوران دیگر پیر و مریض هستند، خیلی هایشان نیز در طول سال های گذشته فوت کرده اند. ما سه دهه منتظر بودیم که جهان صدای‌ ما را بشنود.»

خانم میلانی با اشاره به درخواست مادران خاوران از مسولان کشور در طی ۲۶ سال گذشته گفت: «ما نامه های بسیاری به مجلس و به خاتمی در دوره ریاست جمهوریش نوشتیم و اعتراض کردیم که چرا ما هربار برای عزیزان‌مان سنگ قبر می گذاریم کسانی آنها را می شکنند. گل می کاریم، گل ها را می کنند. حتی به این قسمت از خاک خاوران آب داده نمی شود تا گیاهی توان روییدن نداشته باشد. چند سال پیش هم با بلدوزر این بخش از قبرستان را زیر و رو کردند و ما حالا حتی نمی دانیم که آیا همچنان بقای استخوان های عزیزان‌مان آنجا هست یا نه. با این حال هیچکس به ما جوابی نداد.»

منصوره بهکیش فعال حقوق بشر و از اعضای مادران خاوران که در ایران زندگی می کند، در مورد جایزه حقوق بشر گوانگجو به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با اظهار اینکه پس از دولت روحانی نیز وضعیت در مورد مادران خاوران تغییر نکرده است، گفت: «من به آقای روحانی نامه ای اعتراضی نوشتم و ۱۲ پرسش که حداقل حق ما خانواده هاست را مطرح کردم و از ایشان خواستم که در خاوران را باز کنند و اذیت و آزار خانواده ها را پایان دهند. من و بقیه خانواده ها که عزیزان مان را در دهه شصت از دست داده ایم، در طول این سال ها می خواستیم بدانیم چرا و چگونه آنها را کشتند، چرا عزیزان ما را مخفیانه کشتند و جنازه ها و محل دقیق دفن شان را به ما ندادند، چرا وصیت نامه شان را ندادند، چرا مرتب ما را برای رفتن به خاوران و دیدار همدیگر تهدید می کنند و نمی گذارند آزادانه مراسم یادبود بگیریم. ولی در طی این سی و اندی سال هیچ مقام مسئولی به طور رسمی به ما پاسخی نداده است و ما از حداقل حقوق انسانی خود محروم بوده ایم.»

منصوره بهکیش هفت نفر از اعضای خانوادۀ خود (۴ برادر، یک خواهر، شوهر خواهر و برادر همسر برادر) را در اعدام های گروهی و مخفیانه در سال ۱۳۶۷ از دست داد. خانم بهکیش همچنین یکی از حامیان مادران عزادار( مادران پارک لاله) است که پس از حوادث انتخابات ۱۳۸۸ توسط جمعی از مادرانی که فرزندانشان در اعتراضات خیابانی کشته یا دستگیر شده بودند تشکیل شد.

گزارش کامل در لینک زیر:
http://j.mp/1gUGKKu

شما را دعوت میکنیم برای دانستن حقایقی تکان دهنده درباره ماهیت واقعی "حامی‌ ناقضین حقوق بشر" در لباس روشنفکر به مقاله ای افشاگرانه آقای محمد رستگار در لینک زیر مراجعه کنید:

http://goo.gl/mJB9ww

همچنین میتوانید این ویدیو را ببینید:

http://j.mp/PW21vM

در تصویر: ابراهیم نبوی به همراه مسعود بهنود و حسین باستانی (تهیه کننده سایت و رادیوی بی‌بی‌سی فارسی و تحلیلگر سیاسی تلویزیون بی بی سی فارسی)


Timeline Photos
نقل قولی‌ از دختر میر حسین موسوی که موجب بحث‌های فراوان شد، تکذیب نرگس یکی‌ دیگر از دختران موسوی، شواهد موجود، قضاوت با شما

" حال پدر اصلا خوب نیست متاسفانه با این وضعیت زیاد دوام نمیاره …
پدر در مورد رفع حصر گفتند: هیچ امیدی به آقای روحانی"خاتمی"و هاشمی ندارم. من به هیچ وجه اعتقادی به شرکت در انتخابات گذشته ریاست جمهوری نداشتم. کاندیدایی هم که از رفع حصر دم زده صرفا از نام ما به عنوان تبلیغات انتخاباتی استفاده کرده است. "

آرش صادقی فعال دانشجویی و زندانی سابق سیاسی امروز مطلبی به نقل از دختر میر حسین موسوی در صفحه فیسبوک خود منتشر نمود که با توهین و ناسزا از طرف طرفداران روحانی و خاتمی مواجه شد و او را دروغ گویی نامیدند که قصد جلب توجه دارد.

نرگس موسوی یکی‌ دیگر از دختران میر حسین موسوی پس از مدتی‌ نوشت: "هر گونه نقل قولی از طرف پدر و مادر و ما تنها در صورتی که از طریق سایت رسمی کلمه و یا فیس بوک شخصی ما (به عنوان دختران ایشان) نقل شود، مورد تایید می باشد … "

لازم به ذکر است با توجه به قرائن موجود، مطلبی که رضا خندان در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ در مورد کشته شدن گربه‌های منزل موسوی منتشر نمود و همچنین مطلبی که سال گذشته برادر زاده موسوی پیش از انتخابات در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ در مورد کاندیداتوری حسن روحانی نوشت و مورد حمله طرفداران " اعتدال " قرار گرفت، صحت بخش هایی از سخنان آرش صادقی را ثابت می‌کند.

نقل قولی‌ که آرش صادقی امروز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳ در صفحه فیسبوک خود منتشر نمود به قرار زیر است:

گزارش یک مکالمه چند دقیقه ای با دختر میرحسین موسوی در یک نمایشگاه عکس:

حال پدر اصلا خوب نیست متاسفانه با این وضعیت زیاد دوام نمیاره. به گفته پزشک معتمد خانوادگیمون چندتا از رگهای قلبش بسته شده و قلبش به سختی کار میکنه.
الان اگه بخوان امکان درمانش هست ولی تعمدا جلوگیری میکنن از درمانش که این خیلی خطرناکه.
اصلا به وضعیتش رسیدگی نمیکنن و جواب نمیدن.جواب آنژیو و یه سری از مدارک پزشکیش مفقود شده.
تحت فشار روحی شدیدی قرارشون دادن.هر هفته که به دیدار پدر میریم از چهرش به وضوح شکسته تر شدنش قابل رویته.
تمام پنجره های خونه رو جوش دادن که همین موضوع باعث مشکلات تنفسی برای پدر و مادر شده. به همین دلیل پدر چند وقت پیش اقدام به شکستن یکی از شیشه های پنجره کردن.نیروهای امنیتی بعد از اطلاع از این موضوع اومدن و برای پنجره حفاظ غیر شیشه ای زدن.
هیچ موجود زنده ای نمیتونه باهاشون ارتباط بگیره.حتی وقتی دوتا گربه از پنجره وارد خونه شده بودن و پدر و مادر با این دوتا گربه بازی میکردن نیروهای امنیتی این دوتا گربرو هم به ضرب گلوله کشتن.
پدر در مورد رفع حصر گفتن: هیچ امیدی به آقای روحانی"خاتمی"وهاشمی ندارم. فقط امیدم اول به خداست و بعد به مردم. من به هیچ وجه اعتقادی به شرکت در انتخابات گذشته ریاست جمهوری نداشتم. کاندیدایی هم که از رفع حصر دم زده صرفا از نام ما به عنوان تبلیغات انتخاباتی استفاده کرده است.
پدر گفتن حکومتی که با خون آغاز شد با خون هم پایان میگیره و از بین میره.

پی نوشت اول: سالهاست من به این نتیجه رسیده ام که این نظام اصلاح پذیر نبوده و نیست هدفم از بیان این گزارش هم"صرفا بیان یک سری از حقایق بود.

پی نوشت دوم: پیشاپیش هم خودمو برای هجمه طرفداران آقایان هاشمی"خاتمی" و روحانی در فیسبوک آماده کردم.

پی نوشت سوم: شاهد این مکالمه یکی از بچه های مظلوم کهریزک هست.اگر دوستانی در مورد صحت و سقم گزارش بنده شک و شبهه ای داشتن میتونن از طریق پیام خصوصی لینک فیسبوک اون عزیز رو بگیرن و در مورد صحت گفته ها از ایشون سئوال کنن.

پس از چند ساعت نرگس موسوی در صفحه فیسبوک خود نوشت:

دوستان عزیز
هر گونه نقل قولی از طرف پدر و مادر و ما تنها در صورتی که از طریق سایت رسمی کلمه و یا فیس بوک شخصی ما (به عنوان دختران ایشان) نقل شود، مورد تایید می باشد و هرگونه خبر، مطلب و نقل قولی غیر از این مسیر فاقد اعتبار است و تکذیب می گردد.

http://goo.gl/ndq1f8

سپس آرش صادق در پستی دیگر نوشت:

پست قبلی من مربوط به صحبتهای دختر کوچک میرحسین موسوی بود.
سه تا چهار نفر هم در حین بیان این صحبتها در کنار ایشون حضور داشتن که هم اکنون در قید حیات هستند.
قطعا دختر آقای موسوی میتونن تا ساعاتی دیگه این مکالمه رو تکذیب کنن ولی قطعا در خلوت خودشون و پیش خدایِ خدایشون شرمنده خواهند بود.
چند نفر از خانواده شهدایِ جنبش سبز تو این چند ساعته با من تماس گرفتن و خواستن به خاطر جناب میرحسین موسوی من این پست رو بردارم.
قصدم این بود به حرمت این عزیزان((خانواده شهدا)) این پست رو پاک کنم ولی وقتی با انبوه هتاکی ها روبرو شدم تصمیم گرفتم این پست رو نگه دارم.
من متهم به دروغگویی شدم"پس من این پست رو که سندی بر دروغگویی و کذاب بودنِ من میباشد رو نگه میدارم و به هیچ وجه پاک نمیکنم.

پی نوشت: به درخواست ((خانم کریم بیگی)) من پست قبلیرو رو به صورت موقت از دسترس عموم خارج کردم ولی همچنان پای صحبتهایی که در پست قبلی نقل کردم هستم.

رضا خندان همسر نسرین ستوده ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ در صفحه فیسبوک خود نوشت:

فرزندان میر حسین موسوی و زهرا رهنورد می گویند برای این که پدر و مادرشان با هیچ موجود زنده ای ارتباط نداشته باشند حتی گربه های حیاط خانه را که به آنها نزدیک می شدند، کشته اند … و میر حسین موسوی به همراه همسرش از کوچکترین خدمات درمانی محروم هستند.

http://goo.gl/Cwv8sx

نوشته لیلا موسوی برادرزاده میر حسین موسوی در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۹۲ که مورد هجمه طرفداران روحانی واقع شد:

" دلیل آوردم، به من پریدن که پس بزار جلیلی رییس جمهور شه بدون اینکه یکبار استاتوس رو کامل بخونن. گفتم روحانی آدم صادقی نیست و لا اقل جلیلی با اینکه با حرفاش موافق نیستم صادقانه مواضعش رو میگه، گفتن پس داری از جلیلی حمایت می کنی!!!!!!؟؟؟؟
گفتم روحانی پرونده ی خیلی تر و تمیزی نداره، بریم راجع بهش تحقیق کنیم، گفتن دست میر حسین هم به خون آغشته است!!!
دیگه من چی بگم وقتی جوابهایی میشنوم که هیچ ربطی به حرفی که گفتم ندارن!!!
مگه من چی گفتم؟ مگه من بدم میاد حصر تموم شه؟ مگه بدم میاد تحریم ها برداشته شه؟ مگه بدم میاد آزادی داشته باشیم، روزنامه داشته باشیم، راحت حرف بزنیم؟
میخواین ماهایی که با رای دادن مخالفیم دی اکتیو کنیم شما راحت باشین؟؟
اینجوری میخواین واسه کاندیداتون رای جمع کنین دیگه … "

این مطلب پس از انتشار در صفحه سپیده دم باز هم مورد حمله طرفداران روحانی واقع شد، که چرا ما نقل قولی از یک دختر کم سن و سال! منتشر کردیم:

http://goo.gl/FULx1D

همایون نادریفر یکی‌ از فعالین سیاسی هم امروز ٢٤ ارديبهشت ١٣٩٣ نوشت:

يك موقعى مي گفتند انقلاب فرزندان خود را مي خورد! حالا انگار اصلاح طلبان شروع كرده اند به خوردن فرزندان خود و کسانی را که واقعیتهای رفتاری و گفتاری محصورین را بیان می کنند را هدف حمله های ویژه خود قرار می دهند ( به صفحه Arash Sadeghi بروید و سخنان این جوان تازه آزاد شده از زندانهای رژیم را ببینید )!
همین روزهاست که باید مرز میان معتقدان به نظام ولایی و مخالفان آن مشخص شود .
با توجه به قرائن موجود ،به نظر می آید آقای موسوی و آقای کروبی از نظام عبور کرده اند و رژیم را مشروع نمی دانند . لذا کسانی که دم از حمایت و طرفداری از این دو فرد می زنند باید تفکرات و منش رفتاری و کنش خود را نیز با این دو شخص همتراز نمایند و خود را از صف کسانی که در پوستین حمایت از موسوی و کروبی قرار داده و در حقیقت هدفشان تنها حفظ نظام و حفاطت ازستون آن یعنی دیکتاتوری ولایت فقیه می باشد ؛ جدا کنند .
این روزها ،صدای ترک ستونهای نظام ،بیش از پیش به گوش می رسد .
دیکتاتور به پایان سلام کن .
ه.ن

فواد شمس یکی‌ از روزنامه نگاران طرفدار خاتمی هم در صفحه آرش صادقی نوشت:

آرش جان.. من تا الان در مورد همه چیز سکوت کرده ام. کلا خودت هم می دانی زیاد وارد این جور دعوا ها نمی شوم. اما یک توصیه بهت می کنم. انقدر ساده آلت دست این و اون نشو. خودت شاید حدس بزنی کیا منظورمه… درضمن لازم نیست حتما همش کار سیاسی بکنی که. مبارزه کردن و کار سیاسی کردن آدم را خسته می کند ماشالله که شما هم این همه زندان رفتی و خسته شدی. به نظرم برو سینما، تئاتر، پارک، تفریح کن. موزیک گوش کن. بعدش انشالله کار خوب هم پیدا می کنی. در امد خوبی خواهی داشت. یا هر کجای دنیا که دوست داشتی انشالله بروی. همه چیز خوب می شود لازم نیست هر چند وقت یه بار فیل هوا کنی. به اندازه کافی مشهور شده ای. به هر صورت میرحسین موسوی الان برای بسیاری از مردم ایران موضوع حساسی است نقل قول نادرست و کذب در موردش خیلی عصبانی کننده می شود مثل داستان چند ماه زندان این طرف اون طرف نیست که مردم زیر سیبیلی ردش کنند.
برای همین من لازم دانستم این توصیه برادرانه را برات بنویسم وگرنه عین دفعه قبل سکوت می کردم چون زیاد به ما مربوط نبود . اما این دفعه واقعا به ما هم مربوط است.


‫مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی: تا چند روز آینده دریاچه ارومیه ۱۰۰ درصد خشک می‌شود. به گزارش خبرگزاری تسنیم مدیرکل اداره حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی از خشک شدن کامل دریاچه ارومیه تا چند روز آینده خبر داد و با بیان این‌که ارتفاع آب این دریاچه نسبت به سال گذشته ۵۰ سانتی‌متر کاهش یافته، گفت: «در حال حاضر فقط در کنار “پل میان‌گذر” ارومیه مقدار اندکی آب وجود دارد که آن هم تا چند روز آینده تبخیر و دریاچه صد در صد خشک می‌شود.» وعده‌های پوچ حسن روحانی پيش از انتخابات مهم‌ترین و اولین وعده‌ی انتخاباتی حسن روحانی به مردم استان‌ آذربایجان غربی بود: نخواهیم گذاشت دریاچه ارومیه خشک شود! اما درياچه اروميه با "من به فدای چشم های شما" گوییِ حسن روحانی نجات نيافت! حسن روحانی سال گذشته در تاريخ ٢٠ خرداد ١٣٩٢ با بیان این‌که نخواهیم گذاشت دریاچه ارومیه خشک شود، گفت: من به شما قول می‌دهم که اگر بار مسوولیت اجرایی کشور را بر دوش من قرار دادید، در اولین روز دولت، حل مشکل دریاچه ارومیه در دستور کار قرار خواهد گرفت. ما مدت هاست در مرکز تحقیقات استراتژیک یک کار گروه برای نجات دریاچه ارومیه تشکیل دادیم به گزارش ایسنا، حسن روحانی در جمع هواداران خود در ورزشگاه شهید آهندوست ارومیه در جواب فریاد هواداران خود مبنی بر این‌که دریاچه ارومیه احیا باید گردد، اظهار کرد: شما گفتید دریاچه ارومیه را با اشک چشمتان پر می‌کنید؟ من به فدای چشم‌های شما. در حالی که برخی مسوولان اصرار دارند مشکل به وجود آمده در خصوص دریاچه رضاییه را به گردن طبیعت بیندازند و خشک شدن آن را محصول شرایط آب و هوایی قلمداد کنند، مسافرانی که از ایران به ترکیه و دریاچه وان می روند و برمی گردند از طراوت و سرزندگی این دریاچه خبر می دهند که در همسایگی استان آذربایجان غربی و در استان وان ترکیه قرار دارد … یکی‌ از کاربران بالاترین به نام بابک می‌نویسد: تک تک رهبران انقلاب ۵۷ در این ننگ تاریخی شریک هستند. چهره‌های سیاسی باید مسئولیت نتایج اعمالشون رو بر عهده بگیرند! در مورد دولت روحانی هم تاریخ خواهد نوشت دریاچه ارومیه به خاطر بی‌کفایتی مدیریتی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری روحانی خشک شد. این ویدیو را در یوتیوب ببینید: ‬http://j.mp/RNfqYy

#iran Iran’s Ruling Establishment Sites Security Measures as Reason For Delays in Mir Hossein Mousavi’s Medical Treatment | Narges Mousavi Warns that the Family Will Do Whatever it Takes to Ensure that Medical Protocols are Followed!

10175983_471871466279866_821329576644191512_nMay 8th, 2014 [Kaleme – Mehdi Sharif] – Narges Mousavi criticizes the indifference of the ruling establishment towards her father’s medical condition, expressing concern over the continued delay in providing her father with the critical medical attention he needs. The opposition leader’s youngest daughter states:  “Although our parents had been incommunicado this past week, we were hopeful that our father’s medical needs had been taken seriously and that the necessary procedures had been initiated. Unfortunately it has not been the case.  We have been told that his treatment was delayed as a result of security related issues. They have promised us however, to commence his treatment by a predefined date.” Narges Mousavi warns: “We are extremely worried about the well being of both our parents and will do everything necessary to ensure that they receive the necessary medical treatment they need.”

The full content of Narges Mousavi’s interview with Kaleme is as follows:

It has been reported that you were allowed to visit with your parents in Akhtar prison.  How are they doing? What is the status of your father’s medical treatment?

We had been kept in the dark from Tuesday April 29th, 2014  when my father was taken to the hospital without our knowledge and underwent a series of tests including a coronary angiogram.  Despite the fact that we had no contact with our parents last week, we were hopeful that the necessary medical protocols had been followed and that he had received treatment.  Unfortunately this has not been the case. We have been been promised however that his treatment will begin by predefined date.  Based on our visit this morning, I can say that there has been no significant change in the condition of my parents.  The fact that our father’s blood pressure has dropped several times recently continues to concern us. Our mother is also suffering from fluctuating blood sugar levels. We are extremely concerned for the well being of our parents and we will do everything necessary to ensure that they receive adequate medical treatment.

Have security officials explained why Mr. Mousavi’s medical treatment has been delayed?

Apparently they believe that there are some security issues that need to be coordinated.  Though I must say that I don’t understand why coordinating the security requirements would be so complicated. If my father’s health was important to them, they would have taken care of the coordination issues long ago. In any event, they have now given us a specific date, and promised that as soon as the security conditions have been met, our father’s treatment will begin.

How would you describe your father’s spirits following his angiogram last week?

My father is in excellent spirits.  He was very loving and remains strong and determined. We are not worried about his spirits.  Our parents have always a source of encouragement to us, keeping our spirits high.  It is their physical health and well being that we are worried about.  We are concerned about all the delay tactics and indifference.

Source: Kaleme http://j.mp/1qkeOcu

 

کلمه – مهدی شریف:

با گذشت یک هفته از انتقال میرحسین به زندان خانگی پس از یک شب بستری بودن در بیمارستان، همچنان پروسه درمانی او آغاز نشده است.

نرگس موسوی دختر کوچک میرحسین موسوی که روز سه شنبه موفق به دیدار پدر و مادرش در زندان اختر شده بود، در گفت و گو با خبرنگار کلمه نسبت به این بی تفاوتی ها و تعلل در درمان نخست وزیر دوران جنگ انتقاد کرده و در عین حال می گوید: به ما قول دادند که به زودی و به محض محقق شدن شرایط در تاریخ مشخصی پروسه درمانی پدر آغاز شود.

متن این گفت و گو که در روز سه شنبه انجام شده، به شرح زیر است:‌

خانم موسوی، امروز شما توانستید پدر و مادرتان را در زندان خانگی ملاقات کنید. شرایط جسمی ایشان چگونه بود؟‌ وضعیت درمانی پدر را چگونه دیدید؟

از روز سه شنبه، یعنی زمانی که آنژیوگرافی پدر بدون اطلاع خانواده انجام شد، ما تا یک هفته از ایشان بی خبر بودیم و فقط امیدوار بودیم که درمان شروع شده باشد. چون پزشکان تجویز کرده بودند که بازیابی توانایی قلبی باید روی ایشان انجام شود تا مشکلشان حل شود. ما هم امیدوار بودیم در این یک هفته که بی اطلاع بودیم، این اتفاق افتاده باشد و درمان پدر جدی گرفته شده باشد. اما متاسفانه بنا به دلایلی هنوز این کار انجام نشده. ولی یک تاریخی را مشخص کرده اند و به ما قول داده اند تا آن زمان پدر وارد پروسه درمانی بشوند.

به طور خلاصه که بخواهم بگویم، در آخرین ملاقاتی که امروز داشتیم، شرایط تفاوت عمده ای نکرده بود. افت چند باره فشار خون ایشان هم ما را نگران کرده است.

مادر هم دچار نوسان قند خون شده اند و ما از بابت سلامت ایشان به شدت نگرانیم و هر کاری بتوانیم در جهت پیشبرد مسائل درمانی پدر و مادرمان انجام می دهیم.

آیا مسئولان و مقامات امنیتی دلیل مشخصی برای تاخیر یک هفته ای در درمان آقای موسوی به شما ارائه دادند؟

ظاهرا می گفتند مشکلات امنیتی وجود داشته و باید هماهنگی هایی انجام می شده. هرچند به نظر نمی رسد این هماهنگی ها چندان کار مشکلی بوده باشد و اگر واقعا این ماجرا برایشان اهمیت داشت زودتر از اینها اقدام می کردند. اما در نهایت به ما قول دادند که به زودی و به محض محقق شدن شرایط در تاریخ مشخصی پروسه درمانی پدر آغاز شود.

روحیه آقای موسوی بعد از عمل هفته گذشته چگونه بود؟‌

بسیار عالی. پدر بسیار استوار و محکم و خیلی گرم بود. در اصل ما نگران روحیه آنها نیستیم. خود ما همیشه از پدر و مادرمان روحیه گرفته ایم. ما نگران سلامت و حال جسمی شان هستیم، نگران تعلل ها و بی تفاوتی ها هستیم.

 

« Older entries